هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلدادگی خود سخن میگوید و بیان میکند که چگونه عشق به معشوق، تمام وجودش را فرا گرفته است. او از غم فراق مینالد و اعلام میکند که حتی اگر جانش در خطر باشد، دل از معشوق برنخواهد گرفت. شاعر از زیباییهای معشوق مانند ابرو و مژگانش یاد میکند و ترس از دست دادن او را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۰۱
ای کرده جوانی تو پیرم
مپسند که از غمت بمیرم
گر کار به جان رسد دل از جان
برگیرم و از تو برنگیرم
تا طور تو گشت دلپسندم
تا طرز تو گشت دلپذیرم
جز ذکر تو نیست بر زبانم
جز فکر تو نیست در ضمیرم
هر روز ز جان و هر شب از دل
بی روی تو ای مه منیرم
تا کی به ملک رسد خروشم
تا کی به فلک رسد نفیرم
ابروی تو می کشد به تیغم
مژگان تو می زند به تیرم
گوید کشمت به تیغ اما
ترسم بکشد رفیق دیرم
مپسند که از غمت بمیرم
گر کار به جان رسد دل از جان
برگیرم و از تو برنگیرم
تا طور تو گشت دلپسندم
تا طرز تو گشت دلپذیرم
جز ذکر تو نیست بر زبانم
جز فکر تو نیست در ضمیرم
هر روز ز جان و هر شب از دل
بی روی تو ای مه منیرم
تا کی به ملک رسد خروشم
تا کی به فلک رسد نفیرم
ابروی تو می کشد به تیغم
مژگان تو می زند به تیرم
گوید کشمت به تیغ اما
ترسم بکشد رفیق دیرم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.