هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و درد فراق و انتظار را بیان میکند. او از ناتوانی در دیدار یار، بیقراری برای رسیدن پاسخ نامه، و آرزوی دیدار دوباره میگوید. همچنین، اشارهای به فقر و نداری در مقابل ثروت معشوق دارد و در پایان، امید به دیدار یار و بستن در به روی دیگران را بیان میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۲۰۸
چگونه از سر کوی کسی بار سفر بندم
که آنجا دل گشاید یار چون من کاربر بندم
نخواهم بشنود کس بوی آن گل چون کنم اما
بکوی او چو نتوانم ره باد سحر بندم
ندارم صبر تا آید جواب نامه ام آن به
که دل را نامه سان بر بال مرغ نامه بربندم
ببندم چشم چون از روی خوب آن پسر ناصح
گرفتم دیده از دیدار خوبان دگر بندم
دم رفتن شد از بالین من یکدم مرو تا من
گشایم چشم بر روی تو از عالم نظر بندم
نه در کف سیم و زر در دست دارم این نمی دانم
چگونه طرف از آن سیمینبر زرین کمر بندم
خوش آن ساعت که آید یار و من خیزم رفیق از جا
گشایم در به روی یار و بر اغیار بربندم
که آنجا دل گشاید یار چون من کاربر بندم
نخواهم بشنود کس بوی آن گل چون کنم اما
بکوی او چو نتوانم ره باد سحر بندم
ندارم صبر تا آید جواب نامه ام آن به
که دل را نامه سان بر بال مرغ نامه بربندم
ببندم چشم چون از روی خوب آن پسر ناصح
گرفتم دیده از دیدار خوبان دگر بندم
دم رفتن شد از بالین من یکدم مرو تا من
گشایم چشم بر روی تو از عالم نظر بندم
نه در کف سیم و زر در دست دارم این نمی دانم
چگونه طرف از آن سیمینبر زرین کمر بندم
خوش آن ساعت که آید یار و من خیزم رفیق از جا
گشایم در به روی یار و بر اغیار بربندم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.