۱۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۰

من دوستی به غیر برای تو می‌کنم
این کار را برای رضای تو می‌کنم

ترسم که حاصلی ندهد جز جفا برت
صبری که بر امید وفای تو می‌کنم

لابد چو مهر از تو نمی‌بینم و وفا
بی‌تابی‌ای که من ز قفای تو می‌کنم؟

سرخوش تو از سماع به بزم و من از برون
دل خوش به استماع صدای تو می‌کنم

دشنام می‌دهی و ندارم به خود گمان
جرمی به غیر اینکه دعای تو می‌کنم

دارد رفیق درد تو بهر تسلی‌اش
گاهی به او بگو که دوای تو می‌کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.