هوش مصنوعی: این شعر بیانگر غم و اندوه شاعر از فراق و بی‌وفایی معشوق است. شاعر از گریه‌های بی‌پایان، ناله‌های شبانه و آرزوی وصال می‌گوید و گاهی از بی‌تفاوتی معشوق شکایت می‌کند. در عین حال، اشاره‌ای به شیرینی سخن و امید به روزگار بهتر نیز دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه، غم فراق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند بی‌وفایی و اندوه برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۱۲

هر جا به خاک پا نهم از گریه تر کنم
زان چشم تر چه خاک ندانم به سر کنم

جان خواستی ز من اگرت دل به این خوشست
سهل است گر تو سود کنی من ضرر کنم

گیرم ترا به ناله گرفتم [به؟] سوی خویش
کی می گذارد اشک که رویت نظر کنم

روز وصال کوته و شرح فراق را
روز جزا کمست اگر مختصر کنم

از بس فغان و ناله کشم شب، ز خانه روز
از شرم خلق سر نتوانم بدر کنم

شیرین کنم زشهد سخن کام روزگار
روزی اگر دهان ز لبت پرشکر کنم

گشت از وفا به رهگذر او رفیق خاک
وان بی وفا نگفت به خاکش گذر کنم
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.