هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از دوری معشوق و رنج فراق می‌نالد. او از گریه‌های بی‌پایان، بی‌تابی و بی‌خوابی خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او رحم کند. تصاویری مانند دریا، صدف، گرداب و محراب برای بیان احساساتش به کار می‌برد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲۵

تا از تو دور ای در نایاب مانده ام
از گریه چون صدف به ته آب مانده ام

از بحر چشم ریخته ام بسکه بی تو آب
از آب چشم خویش به گرداب مانده ام

دیگر نمانده تاب صبوری به من بیا
بنگر که چون جدا ز تو بی تاب مانده ام

ترسم به خواب نیز نبینم ترا شبی
زینسان که در فراق تو بی خواب مانده ام

مردم تمام روی به محراب و من رفیق
رو سوی یار و پشت به محراب مانده ام
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.