هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و ناامیدی‌های خود می‌گوید که به دلیل عشق یا رفتار معشوق به وجود آمده‌اند. او از ریخته شدن خون بی‌گناهان، از دست رفتن صبرش، و احساس بی‌عدالتی شکایت می‌کند و در نهایت از این می‌پرسد که داد خود را از چه کسی بخواهد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاشقانه، ناامیدی و بی‌عدالتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'خون ریختن' و 'بی‌عدالتی' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۲۶۴

شد چو شب روزم سیاه از دست تو
آه از دست تو آه از دست تو

خون من تنها نمی ریزی که ریخت
خون چندین بی گناه از دست تو

گفتی آهت دمبدم از دست کیست
گه ز دست بخت گاه از دست تو

دست افشان رفتی و بر باد رفت
کوه صبر من چو کاه از دست تو

این چه بیداد است آخر تا به کی
دادخواه و دادخواه از دست تو

از که خواهم داد چون خواهند داد
هم گدا هم پادشاه از دست تو

از نگاهی می بری صد دل رفیق
دل چه سان دارد نگاه از دست تو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.