۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۴

شد چو شب روزم سیاه از دست تو
آه از دست تو آه از دست تو

خون من تنها نمی ریزی که ریخت
خون چندین بی گناه از دست تو

گفتی آهت دمبدم از دست کیست
گه ز دست بخت گاه از دست تو

دست افشان رفتی و بر باد رفت
کوه صبر من چو کاه از دست تو

این چه بیداد است آخر تا به کی
دادخواه و دادخواه از دست تو

از که خواهم داد چون خواهند داد
هم گدا هم پادشاه از دست تو

از نگاهی می بری صد دل رفیق
دل چه سان دارد نگاه از دست تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.