هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد دوری و فراق معشوق می‌نالد و بیان می‌کند که بدون او نه صبر دارد، نه تاب و نه توان. او از این که معشوق از او جدا و خوشدل است، غمین است و فغانش به آسمان می‌رسد. شاعر تأکید می‌کند که بدون معشوق، حتی طعن دیگران نیز برایش مهم نیست و تنها درد جدایی برایش قابل توجه است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی نیاز دارد. همچنین، بیان غم و اندوه و فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۶۶

نه صبر دارم و نه تاب و نه توان بی تو
توان و تاب و صبوری نمی توان بی تو

من از تو دور غمین تو جدا ز من خوشدل
تو این چنین بی من و من آنچنان بی تو

بهر زمین که دمی با تو بوده ام اکنون
رسد فغانم از آنجا به آسمان بی تو

ز حرف ناکس و کس باک نیست بی تو مرا
فغان که می کشدم طعن این و آن بی تو

جدا ز جان تن مسکین چگونه می ماند
رفیق دلشده مانده است آنچنان بی تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.