۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۷

دو دلستان که بلای دلند و جان هر دو
به جان و دل شده ام مبتلای آن هر دو

دو آفتاب ز یک برج کرده اند طلوع
دو ماه گشته عیان از یک آسمان هر دو

دو گلعذار که در خوبیند هر دو مثل
دو لاله رخ که به حسنند داستان هر دو

نموده اند به من هر دو رخ ز هم پنهان
ربوده اند دل از من ز هم نهان هر دو

میان گشوده به پهلوی غیر هر دو ز مهر
ز کینه بسته پی قتل من میان هر دو

ز دست هر دو مرا رفته هر دو دست از کار
ز چشم هر دو مرا چشم خونفشان هر دو

رفیق دور از آن هر دو مانده در کاشان
رفیق نیک و بد ایشان در اصفهان هر دو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.