هوش مصنوعی: این متن شعری است که از بی‌وفایی و جدایی معشوق شکایت می‌کند و درد دوری و ناکامی عاشق را بیان می‌دارد. شاعر از بی‌توجهی معشوق و ترجیح غریبه‌ها بر آشنایان گلایه می‌کند و وفاداری خود را در مقابل بی‌وفایی معشوق قرار می‌دهد. همچنین، او از نرسیدن ناله‌هایش به گوش معشوق و رنج ناشی از این ناکامی می‌نالد.
رده سنی: 16+ مضمون عاشقانه و عمیق این شعر، همراه با مفاهیمی مانند بی‌وفایی، درد جدایی و ناکامی، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. درک کامل این احساسات نیاز به تجربه و بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر وجود ندارد.

شمارهٔ ۲۶۸

با این همه بی وفائی تو
سخت است به من جدائی تو

بیگانه نوازی توام کرد
بیگانه ز آشنایی تو

خوشتر ز هوای پادشاهی است
ما را هوس گدایی تو

از زمره ی دلبران یکی نیست
امروز به دلربائی تو

ای جنس وفا که بر سرت خاک
خواریم ز ناروایی تو

خو کن بقفس که نیست ممکن
ای طایر دل، رهایی تو

ای ناله نمی رسی به گوشش
فریاد ز نارسایی تو

در دور من ای می کهن کو
خاصیت غم زدایی تو

آمد گل و شد رفیق بر باد
زهد من و پارسائی تو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.