هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق نافرجام می‌نالد. او از جمال معشوق، تیرهای مژگان و ابرویش، و رنج‌های عشق سخن می‌گوید و از دوری معشوق شکایت دارد. شاعر احساس می‌کند که دین و دلش را از دست داده و در فراق معشوق، آرامش ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۷۲

جان و دلم راست صد رخنه هر سو
زان تیر مژگان زان تیغ ابرو

برد از کفم دل طفلی چه سازم
من سست پنجه آن سخت بازو

چشم بد غیر یارب نبیند
آن عارض خوب آن روی نیکو

بردند از کف دین و دل من
آن چشم ترک و آن خال هندو

خونم چو ریزی در کوی خود ریز
کافتد سر من بر آن سر کو

یکدم نباشم یکدم نباشد
بی فکر او من در فکر من او

تا جان سپارد دل برندارد
یکدم رفیق از آن سر کو
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.