هوش مصنوعی: این شعر از عشق ناامیدانه و یکطرفه سخن می‌گوید، جایی که شاعر از بی‌وفایی و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد. او اشاره می‌کند که معشوق هزاران عاشق دارد اما به هیچ‌یک وفادار نیست. شاعر با وجود تحقیر شدن، همچنان به عشق خود ادامه می‌دهد و حتی از رفتار بد معشوق دفاع می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسات پیچیده‌ای مانند ناامیدی، تحقیر و وفاداری در شعر وجود دارد که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۸۹

کی تو چو من ای نگار داری
چون من تو یکی هزار داری

صد عاشق بی قرار داری
صد چیست که صد هزار داری

یک وعده وفا نکرده خلقی
هر گوشه در انتظار داری

روزی بکسی نمی کنی شام
خوی بد روزگار داری

چون گل دارم عزیزت ای گل
چون خارم اگرچه خوار داری

در رخنه ی پیرهن گلستان
در چاک قبا بهار داری

کار تو جفاست رو جفا کن
با مهر و وفا چه کار داری

ما را چو رفیق از تو فخر است
هر چند ز ما تو عار داری
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.