هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد هجران، بی‌وفایی و رنج عاشق را بیان می‌کند. شاعر از تاریکی روزها و شب‌هایش می‌گوید و از معشوق بی‌وفا می‌خواهد که جفا را کم کند. او امیدوار است که معشوق رویش را نشان دهد تا آرامش یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد هجران و جفا نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۹۷

شد روزها که دارم بی مهر روی ماهی
صبحی چو شام تاری روزی چو شب سیاهی

نگذارم و نگاهم چون زین الم که دارم
هجران جان گدازی حرمان جسم کاهی

ای بی وفا خدا را کم کن جفا که ما را
جز مهر نیست جرمی غیر از وفا گناهی

تا کی ز درد و داغت ریزم شب و کشم روز
هردم ز دیده اشکی هر لحظه از دل آهی

بنمای رخ نگارا گر بنگرد چه باشد
چشم امیدواری روی امید گاهی

لب بست و چشم پوشید پیشت رفیق و جان داد
در آرزوی حرفی، در حسرت نگاهی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.