۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۳

ز می نام و نشان تا هست باقی
من و میخانه و مینا و ساقی

خوشست از دست خوبان صفاهان
می شیرازی و رطل عراقی

علاج تلخکامان چون ندارند
نکورویان به این شیرین مذاقی

به غیر من ترا مهر و وفا چند
بود آن دایمی این اتفاقی

چو در کوی توام ره نیست گردد
میسر با توام چون هم وثاقی

رفیق از فرقت جانان ازین پس
نگوید جز غزل‌های فراقی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.