۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۵

ای قد تو سرو سهی روی تو گلبرگ طری
از سرو در قامت همی از گل به رخ نیکوتری

هرگز نباشد ای پسر حسن چنین حد بشر
شمسی تو یارب یا قمر حوری تو آیا یا پری

گر صورتت ای نازنین بینند نقاشان چین
در چین کند کی بعد از این صورتگری صورتگری

گردد اگر بیند ترا روز و شبت ای دلستان
مهرت به صد دل مهربان ماهت بصد جان مشتری

سازی تو هم ای سیمتن صد چاک چون من پیرهن
یکبار اگر از چشم من بر عارض خود بنگری

غلطم ز اشک لاله گون هر لحظه در پیشت به خون
شاید به این حالم که چون بینی به من رحم آوری

دل از رفیق ای دلربا بردی و رفتی از جفا
این نیست آئین وفا آن نیست رسم دلبری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.