هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از نامهربانی و جفای معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود همه آزمون‌ها و رنج‌ها، هنوز هم وفادار است. معشوق همانند گذشته نامهربان و آزماینده است، اما شاعر همچنان بر عشق و وفاداری خود پابرجاست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق، رنج عشق و وفاداری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، بیان احساسات شکایت‌آمیز و پیچیدگی روابط عاشقانه更适合 برای نوجوانان بزرگ‌سال و بزرگسالان.

شمارهٔ ۳۰۹

تو نامهربان مه همانی که بودی
همان ماه نامهربانی که بودی

مرا آزمودی همه عمر و اکنون
همان در پی امتحانی که بودی

بر آن بودی اول که از در برانی
چو می بینمت بر همانی که بودی

دلم سوختی کاستی جان و بازم
مراد دل و کام جانی که بودی

به تو از وفا من چنانم که بودم
به من از جفا تو چنانی که بودی

همین از تو من تلخکامم وگرنه
تو آن شوخ شیرین زبانی که بودی

رفیق از غم آن جفا جو همانا
شکسته دل و ناتوانی که بودی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.