هوش مصنوعی: این متن بیانگر درد و رنج‌های بی‌شماری است که قابل توصیف نیستند. شاعر از ناتوانی در بیان مصایب و ظلم‌های فراوانی که بر او رفته است، سخن می‌گوید. او به خون‌ریزی، اسارت، ستم و حسرت‌های بی‌پایان اشاره می‌کند و از بی‌عدالتی و رنج‌های ابدی می‌نالد. در نهایت، به امید بخشش و لطف الهی روی می‌آورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی، اجتماعی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند خون‌ریزی، ستم و رنج ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

بند ۹۹

عجز است نفس ناطقه را از بیان حال
ورنی ازین قضیه نبستی زبان قال

چندین هزار غم که یکش نیست گفتنی
چتوان نگاشت زین الف و با و جیم و دال

در شرح شمه ای ز مصیبات سرمدی است
نه دهر را زمان نه زمان را بود مجال

تفضیل این رزیت جان سوز یک به یک
گنجد کجا به وجه کمال اندرین مقال

آنچه از مصایب تو سرودیم سخت و سست
یک صفحه ز آن صحیفه نخواندیم تا به حال

در سنت از حلال و حرامش چه جرم رفت
تا خصم خیره خون حرامش کند حلال

خون که ریخت تا به قصاصش برند سر
حق که سوخت تا به تقاصش برند مال

بر دستگیری که و اهل که پا فشرد
کش خوار و در بدر به اسیری رود عیال

درباره ی که داشت روا سوء قول و فعل
کافتد چنین ز کشمکش خلق در نکال

کی پایمال کشته کس را گشود دست
تا گرددش به نعل فرس جثه پایمال

بر بازوی عیال که بست از جفا رسن
تا حاسدش به حلق حریم افکند حبال

بودند قاصر ار ستمی را گذاشتند
او را نبود ورنه فتوری از احتمال

بر فرق عرش پای شرف سایم از علو
تا سوده ام به خاک درت روی ابتهال

در روز فضل امیدکم از فضل بشمری
ز ارباب اتصال نه ز اصحاب انفصال
قسمت مباد جهل و غرورم که چون یزید
تعذیب جاودان همه بر جسم و جان خرید
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: ترکیب بند
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بند ۹۸
گوهر بعدی:بند ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.