۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹

ای اکبر ای رعنا جوان وای وای
درمان دل آرام جان وای وای
سوی عدو آهسته ران وای وای

سرو آزادم برادر
شاخ شمشادم برادر
جان ناشادم برادر

ترسم نیایی زین سفر وای وای
باری بدین بیکس نگر وای وای
یک لحظه رو آهسته تر وای وای

دلخونم از هجران تو وای وای
ترسم بسی بر جان تو وای وای
دست من و دامان تو وای وای

رحمی به حال زار من وای وای
بر دیده ی خونبار من وای وای
اندیشه ای در کار من وای وای

عباس را رایت نگون وای وای
قاسم به میدان غرق خون وای وای
احباب کم اعداد فزون وای وای

قومی به جنگ اندرکمین وای وای
بر قصد جانت تیغ کین وای وای
این از یسار آن از یمین وای وای

پا ز اشک خونین در گلم وای وای
صد کوه زین غم بر دلم وای وای
افتاده کاری مشکلم وای وای

زن های بی یاور ببین وای وای
اطفال غم پرور ببین وای وای
مادر نگر خواهر ببین وای وای

رفتی و افتاد از غمم وای وای
بر سینه داغ ماتمم وای وای
بشکست هجران درهمم وای وای

پر خون دل مینای من وای وای
از جزع گوهرزای من وای وای
ای وای من ای وای من ای وای

بارد صفایی لعل تر وای وای
در دامن از لخت جگر وای وای
بنشسته در خون تاکمر وای وای

دارد به سوگت متصل وای وای
دستی به دل پایی به گل وای وای
دیگر نپاید محتمل وای وای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.