هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعات مذهبی، عاشورا، شهادت امام حسین(ع) و یارانش در کربلا میپردازد. شاعر از رنجها و مصائب واقعه عاشورا سخن میگوید و از ظلم و ستم دشمنان اهل بیت انتقاد میکند. همچنین، به فضایل و مقام اهل بیت و شهدای کربلا اشاره دارد و از خداوند طلب عدالت و کیفر برای ستمکاران میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق مذهبی و توصیفهای شدید از جنگ و شهادت است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال سنگین و نامفهوم باشد. همچنین، برخی از تصاویر و توصیفها ممکن است برای سنین پایین ناراحتکننده باشد.
شمارهٔ ۳۳
ای صبا سوی نجف از کربلا بردار گامی
از غزالان حرم با شیر یزدان بر پیامی
کاوش کیهان به جنگ آمیخت هر جا بود صلحی
کینه ی کیوان به ننگ آلود هر جا بود نامی
ساقی کوثر خدا را رستخیز نینوا بین
تشنه کامان حرم را دستگیری کن به جامی
بزم مقتل آب خون خوان لخت دل احسان تعدی
هیچ مهمان را از این خوشتر ندارند احترامی
آنچه بر مردان نسوان پیشه مردان به حق رفت
از تو اینک می کشند از ما به ناحق انتقامی
برد گردون نار قاسم، کاست گیتی آب اصغر
نه نشانی ماند از اکبر نه از عباس نامی
هر قدم غلطیده بر سر یا یتیمی یا اسیری
هر طرف افتاده در خون یا امیری یا امامی
یک طرف آماده زنجیر و زندان نیم کشتی
یک طرف افتاده در خون خسته جانی تشنه کامی
خشم یزدان گر بگیرد خون کمتر کشتگان را
دست استیفا نساید باد رحمت بر مشامی
روز رزم اندیش میدان، شب تهیت ساز ماتم
بار الها نگذرد بر کس چنین صبحی و شامی
ای سپهر ای ماه ای مهر ای زمین ای آخشیجان
وی دگرها آفرینش خواه پخته خواه خامی
آفتاب رستخیز نینوا گر بر تو تابد
نرم کردی موم سار ار خود به سختی چون رخامی
کیفر کردار آن کافر دلان راجویم از حق
فوج دریا موج کیوان اوج انجم انتظامی
آتش روی آب آهن سنگ سندان تاب خارا
قلب قاهر قهر بی پرهیز تیغ بی نیامی
بخت نصرت فر فیروزی رکابی خصم فرسا
رزم ستم پهنه خونریز رخش بی لگامی
حجت توحید بی شرک صفایی بس که محکم
زد به دامان تولای تو چنگ اعتصامی
از غزالان حرم با شیر یزدان بر پیامی
کاوش کیهان به جنگ آمیخت هر جا بود صلحی
کینه ی کیوان به ننگ آلود هر جا بود نامی
ساقی کوثر خدا را رستخیز نینوا بین
تشنه کامان حرم را دستگیری کن به جامی
بزم مقتل آب خون خوان لخت دل احسان تعدی
هیچ مهمان را از این خوشتر ندارند احترامی
آنچه بر مردان نسوان پیشه مردان به حق رفت
از تو اینک می کشند از ما به ناحق انتقامی
برد گردون نار قاسم، کاست گیتی آب اصغر
نه نشانی ماند از اکبر نه از عباس نامی
هر قدم غلطیده بر سر یا یتیمی یا اسیری
هر طرف افتاده در خون یا امیری یا امامی
یک طرف آماده زنجیر و زندان نیم کشتی
یک طرف افتاده در خون خسته جانی تشنه کامی
خشم یزدان گر بگیرد خون کمتر کشتگان را
دست استیفا نساید باد رحمت بر مشامی
روز رزم اندیش میدان، شب تهیت ساز ماتم
بار الها نگذرد بر کس چنین صبحی و شامی
ای سپهر ای ماه ای مهر ای زمین ای آخشیجان
وی دگرها آفرینش خواه پخته خواه خامی
آفتاب رستخیز نینوا گر بر تو تابد
نرم کردی موم سار ار خود به سختی چون رخامی
کیفر کردار آن کافر دلان راجویم از حق
فوج دریا موج کیوان اوج انجم انتظامی
آتش روی آب آهن سنگ سندان تاب خارا
قلب قاهر قهر بی پرهیز تیغ بی نیامی
بخت نصرت فر فیروزی رکابی خصم فرسا
رزم ستم پهنه خونریز رخش بی لگامی
حجت توحید بی شرک صفایی بس که محکم
زد به دامان تولای تو چنگ اعتصامی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.