۹۷ بار خوانده شده
سنبلش را تا صبا بر گل مشوش میکند
هر خم مویش مرا نعلی بر آتش میکند
در جواب او
قالبکزن چون رخِ والا منقش میکند
بهر شلوارِ زرافشان خاطرم خوش میکند
کرده در کار علم رفاف کاره مزی
ریشه نعلک زده نعا در آتش میکند
تنگچشمی چون زره آن کس که عادت کرده است
گر تبرش میزنی مشنو که ترکش میکند
کهنگان را جامه نو هر زمان آرد به کار
رخت افزون شیوه خوبان مهوش میکند
آفرین بادا به کلک سوزن آن نقشدوز
کو رخ کدرویی کتان منقش میکند
در پی معنی رنگین نقشبند فکرتم
در سخن هردم خیال شرب زرکش میکند
برد و میلک خاص و میخک قیف و قطنی گو برو
صوف گو بازآ که قاری ترک این شش میکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هر خم مویش مرا نعلی بر آتش میکند
در جواب او
قالبکزن چون رخِ والا منقش میکند
بهر شلوارِ زرافشان خاطرم خوش میکند
کرده در کار علم رفاف کاره مزی
ریشه نعلک زده نعا در آتش میکند
تنگچشمی چون زره آن کس که عادت کرده است
گر تبرش میزنی مشنو که ترکش میکند
کهنگان را جامه نو هر زمان آرد به کار
رخت افزون شیوه خوبان مهوش میکند
آفرین بادا به کلک سوزن آن نقشدوز
کو رخ کدرویی کتان منقش میکند
در پی معنی رنگین نقشبند فکرتم
در سخن هردم خیال شرب زرکش میکند
برد و میلک خاص و میخک قیف و قطنی گو برو
صوف گو بازآ که قاری ترک این شش میکند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶ - خواجه حافظ فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸ - خواجه حافظ فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.