۱۰۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹ - خواجه حافظ فرماید

واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند
در تتبع او

نازکان کین موزهٔ برجسته بر پا می‌کنند
چکمه را بهر تنعم زیر و بالا می‌کنند

یارب این نوخلعتان با میلک و میخک رسان
کین تکبر از قبای صوف و دیبا می‌کنند

مشکلی دارم بپرس از جامه‌پوشان زمان
نیم گز این یقه‌ها را از چه بهنا می‌کنند

از دوال احتساب شرب گویی غافلند
کین همه قلب و دغل در لای کمخا می‌کنند

هست باریکی و نرمی موجب مدح قماش
تا جرانش وصف پهنا و درازا می‌کنند

آن کله با کوی صوف موج زن در اتصال
حلقه گویی به گوش موج دریا می‌کنند

این همه بر جامه والا غداد مشک و زر
شاهدان خوش از برای عرض کالا می‌کنند

زیر هر تویی ز کمسان باف تویی دیگر است
زآن که تعلیم خیال آن ز والا می‌کنند

خازنان خلد قاری در معانی این دُرَر
بهر جیب حله‌ها گویی مهیا می‌کنند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸ - خواجه حافظ فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۰ - مولانا ظهیر الدین فاریابی فرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.