۹۴ بار خوانده شده

بخش ۱۹ - سوگند دادن صوف بسقرلاط و سنجاب

سقرلاط و سنجاب را خواندند
چو تسمه بر ایشان سخن راندند

که باید شما را کنون عهد کرد
از اندازه بیرون قسم نیز خورد

نه این رو بگرداند از هیچ رو
نه او هم دهد پشت از هیچ سو

لبانرا بدندان درهای گوی
گزیدند که بی روئی از ما مجوی

بتشریف منبر ببرد یمن
بآن خرقه کآمد بویس قرن

بخرگاه والا و فرهنگ بخت
زاسباب بروی زهرگونه رخت

بتعظیم خیمه که از احترام
عمودش بخدمت نموده قیام

بقدر سراپرده و کندلان
چه از شامیانه چه از سایبان

برخت مغرق خجل کرده ورد
زمهر و سپهرش زرو لاجورد

جواهر زهر نوع و زرینها
لآلی زهر جنس سیمینها

بزین مرصع که خورشید را
بودرشک بروی ززیب و بها

ببال پرو گوشهای صدف
برین مستمع گشته از هر طرف

ببستان سجاده پرنیاز
که مسواک دروی بود سروناز

که هرگز نگردیم از رای تو
نه پیچیم از حکم والای تو

بخود گر بگیریم ازین حرب تن
میان توی بادا بتنمان کفن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۸ - در جنغی زدن صوف با پوستینها
گوهر بعدی:بخش ۲۰ - آهنگ نمودن صوف به پیکار کمخا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.