هوش مصنوعی:
متن بالا بر اهمیت دانش و خرد در زندگی تأکید دارد و آن را به عنوان بالاترین ارزش در گیتی معرفی میکند. دانشوری، خردمندی، و دوری از نادانی به عنوان راههای رسیدن به سعادت و برتری در دو جهان (دنیا و آخرت) توصیه شدهاند. همچنین، متن به نقش خرد در رهبری زندگی، کنترل شهوات، و رسیدن به حقیقت اشاره میکند.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که برای درک آنها به سطحی از بلوغ فکری نیاز است. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند «دیو ستم کار شهوت» یا «تخت سلیمان» ممکن است برای کودکان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱
به گیتی بهتر از دانشوری نیست
به جز دانش به گیتی مهتری نیست
سری سخت و دلی استوار باید
که کار دین و دانش سرسری نیست
ز دانشور سخن باور توان کرد
که نادان هر چه گوید باوری نیست
به نادان داوری بردن نشاید
که جز دانش به گیتی داوری نیست
پذیره کردن دیو و پری را
به دست جم جز این انگشتری نیست
به دو گیتی ز دانش برتری جو
که جز دانش به گیتی برتری نیست
ز دریای خرد گوهر توان جست
که دریایی بدان پهناوری نیست
به جز یک پرتو از انوار دانش
فروغ آفتاب خاوری نیست
به جز اندر پی دانش غژیدن
تکاپوهای چرخ چنبری نیست
زنادانی سوی یزدان پناهم
که نادانی به جز بدگوهری نیست
برای مرد دانا می رود چرخ
که جز دانشوری نیک اختری نیست
خرد را رهبر خود کن به هر کار
بدو جهان جز خرد را رهبری نیست
دد و دام از خردمندی شود رام
که بهتر از خرد افسون گری نیست
صدف را چون شناسد از گهر باز
در آن رسته که مرد گوهری نیست
همه پیغمبری ها را خرد کرد
جز او کس در خور پیغمبری نیست
چه باشد کافری انکار دانش
که جز انکار دانش کافری نیست
ز مردم جوی دانش نی ز دفتر
که راز دین و دانش دفتری نیست
به راه دانش ای مرد خردمند
زیانی برتر از تن پروری نیست
یکی دیو ستم کار است شهوت
که هرگز در خور رامش گری نیست
خرد جام جهان بین و آب خضر است
که جز وی آینه اسکندری نیست
خرد تخت سلیمان است و در وی
ره آمد شد دیو و پری نیست
بدین شیرینی ای مرد خردمند
نبات مصر و قند عسکری نیست
به جز دانش به گیتی مهتری نیست
سری سخت و دلی استوار باید
که کار دین و دانش سرسری نیست
ز دانشور سخن باور توان کرد
که نادان هر چه گوید باوری نیست
به نادان داوری بردن نشاید
که جز دانش به گیتی داوری نیست
پذیره کردن دیو و پری را
به دست جم جز این انگشتری نیست
به دو گیتی ز دانش برتری جو
که جز دانش به گیتی برتری نیست
ز دریای خرد گوهر توان جست
که دریایی بدان پهناوری نیست
به جز یک پرتو از انوار دانش
فروغ آفتاب خاوری نیست
به جز اندر پی دانش غژیدن
تکاپوهای چرخ چنبری نیست
زنادانی سوی یزدان پناهم
که نادانی به جز بدگوهری نیست
برای مرد دانا می رود چرخ
که جز دانشوری نیک اختری نیست
خرد را رهبر خود کن به هر کار
بدو جهان جز خرد را رهبری نیست
دد و دام از خردمندی شود رام
که بهتر از خرد افسون گری نیست
صدف را چون شناسد از گهر باز
در آن رسته که مرد گوهری نیست
همه پیغمبری ها را خرد کرد
جز او کس در خور پیغمبری نیست
چه باشد کافری انکار دانش
که جز انکار دانش کافری نیست
ز مردم جوی دانش نی ز دفتر
که راز دین و دانش دفتری نیست
به راه دانش ای مرد خردمند
زیانی برتر از تن پروری نیست
یکی دیو ستم کار است شهوت
که هرگز در خور رامش گری نیست
خرد جام جهان بین و آب خضر است
که جز وی آینه اسکندری نیست
خرد تخت سلیمان است و در وی
ره آمد شد دیو و پری نیست
بدین شیرینی ای مرد خردمند
نبات مصر و قند عسکری نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.