هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از حالتی درونی و سردرگمی وجودی سخن می‌گوید. او از خود می‌پرسد که چرا به این وضعیت دچار شده و از سرای دل و منزل جان به این دنیا فرستاده شده است. شاعر به باده‌ی ازلی (عشق یا معرفت) اشاره می‌کند که دل ساده‌اش را تحت تأثیر قرار داده و از خرد و آزادی می‌گوید که می‌تواند او را از غم رها کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۰

چه شده باز چه افتاده مرا
بند بر پای که بنهاده مرا

از سرای دل و از منزل جان
سوی این ده که فرستاده مرا

کیستم چیستم از بهر چه ام
چه فتادست چه رو داده مرا

دل من از فلک ساده بود
کی برد دل به تک ساده مرا

خورده ام باده زخم ازلی
کی برد اندوه و غم باده مرا

از نژاد خردم سوی خرد
بازگردم که خرد زاده مرا

مگر از بند غم آزاد کند
صحبت مردم آزاده مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.