هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و انتقادی است که از زبان شاعری بیان می‌شود که از خودپرستی، ریا، و دام‌های دنیوی دوری می‌جوید و به دنبال حقیقت و معرفت است. شاعر از بت‌پرستی، خودپرستی، و سخنان بی‌ثمر انتقاد می‌کند و به دنبال راهی برای رسیدن به حقیقت است. همچنین، او از نبود محرمی برای درددل و تنها بودن در این راه شکایت دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۳۵

شیخنا خیزو برون آی ز خود گامی چند
جستجوئی کن و ازهم بگسل دامی چند

دفتر معرفت شیخ سراسر خواندم
نامه ای بود سیه روی و پر از نامی چند

چند گوئی سخن از دیر و حرم، شیخ و کشیش
خود پرستی دو سه وابسته او هامی چند

چکنم با که توان گفت که آندولت خاص
رفت از دست من از سرزنش عامی چند

کودکانیم و ببازی زده خود را که بریم
از لب و چشم بتان پسته و بادامی چند

محرمی نیست و گر هست همان باد صبا است
که رساند بسر زلف تو پیغامی چند

بسر سبز تو ای سرو که چون خاک شوم
برسر خاک من از لطف بنه گامی چند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.