هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مفاهیمی مانند عشق، معرفت، خودپرستی، تقدیر و تضاد بین زهد و عرفان می‌پردازد. از نمادهای مختلفی مانند کعبه، سنگ سیاه، ابلیس و آدم استفاده شده تا حقایق عمیق روحانی و انسانی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن دارد. همچنین، برخی اشارات نمادین ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۶۰

شاهدی مستانه آمد زاهدی مستور شد
روزنخ کم زن که بر لوح این قضا مسطور شد

خود پرستی دم زد از هستی و این چون و چرا
سطوت برق تجلی زد، بر او مقهور شد

قصه ابلیس و آدم، نقل جم یا اهرمن
رمزی از افسانه ما و توئی مشهور شد

تافت چون مصباح ذات حق زمشکوه صفات
قلب انسان از همه اعیان ز جاج نور شد

از من و دل عارفی در کعبه و سنگ سیاه
زد مثلها تا چه حکمت زین سخن منظور شد

سنگ میثاق است کو، چون در بیضا بود لیک
دست نامحرم بسودش چون شب دیجور شد

این رقم را در ازل سطر از مداد نور بود
شد سیه چون در حجاب آب و گل مستور شد

یکدل ویرانه بود این کعبه کز طوف ملک
نامش اندر چرخ چارم خانه معمور شد

یک انا الحق بود گاهی از درخت موسوی
شد بلند آوازه گاهی از لب منصور شد

قسم عارف باده عشق و شراب بیخودی
قسم زاهد جوی شیر و چشمه کافور شد

بوالعجب دیدم که عارف صد هزاران ننگ داشت
زانچه از علم و هنر زاهد بدو مغرور شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.