هوش مصنوعی: این متن عرفانی و شاعرانه، تحول روحانی و معنوی شاعر را از کفر به ایمان، از تاریکی به نور، و از پستی به والایی توصیف می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند تبدیل مور به سلیمان، دیو به انسان، و مرده به زنده، تأثیر لطف و کرم الهی یا عشق معنوی را در دگرگونی خود بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای خوانندگان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۷۶

کفر زلف تو دگر باره مسلمانم کرد
کافری راهنمائی سوی ایمانم کرد

گبرکی بودم بهروز لقب، نور رسول
تافت از روزن دل حضرت سلمانم کرد

مکن انکار که از همت مردان چه عجب
مور بودم نفس پیر، سلیمانم کرد

خضر وقت آمد و از لطف بیکباره خلاص
ناگه از پیروی غول بیابانم کرد

مرده ای بودم پوسیده تن اندر بکفن
نفحه عیسوی آمد همه تن جانم کرد

آدمی نیستم ار شاکر نعمت نبوم
دیو بودم، کرم و لطف تو انسانم کرد

درد بودم کرم و جود تو بخشید صفا
درد بودم نظر لطف تو درمانم کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.