هوش مصنوعی:
متن دربارهی هشدار ملکالموت به خواجه در مورد پایان عمر و ناتوانی در برابر مرگ است. خواجه که در آرزوی عمر دراز است، متوجه میشود که زمان عیش و طیش گذشته و دیگر عجز و نیاز یا ناله و درد سودی ندارد. همچنین اشارهای به مکر روباه و صید گراز شده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی دربارهی مرگ و گذر زمان است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۹۲
خواجه در آرزوی عمر دراز
که رسد ناگهش زمانه فراز
ملک الموت گویدش در گوش
که فراز آمد آن زمان دراز
خسته گرددش هر دو دست قوی
بسته گرددش هر دو دیده باز
گویدش روز عیش رفت، مبال
گویدش وقت طیش رفت، مناز
که برفتت زمان جلوه و کبر
که برفتت زمان عشوه و ناز
نشود چاره ساز ناله، و درد
نشود سودمند، عجز و نیاز
رنج بردی و گرد کردی گنج
مکر روباه بود و صید گراز
که رسد ناگهش زمانه فراز
ملک الموت گویدش در گوش
که فراز آمد آن زمان دراز
خسته گرددش هر دو دست قوی
بسته گرددش هر دو دیده باز
گویدش روز عیش رفت، مبال
گویدش وقت طیش رفت، مناز
که برفتت زمان جلوه و کبر
که برفتت زمان عشوه و ناز
نشود چاره ساز ناله، و درد
نشود سودمند، عجز و نیاز
رنج بردی و گرد کردی گنج
مکر روباه بود و صید گراز
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.