هوش مصنوعی: شاعر در این شعر خود را بنده‌ای بی‌خرد توصیف می‌کند که توسط خواجه‌ای آگاه خریداری شده است. او تسلیم فرمان‌های خواجه است و خود را مانند برگ گلی می‌داند که به هر سو کشیده می‌شود. همچنین، خود را مانند نگینی در دست دیو و دد می‌پندارد که به هر سو برده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند 'دیو و دد' نیاز به دانش ادبی و فلسفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۲۳۱

بنده ام بنده ولی بیخردم
خواجه با بیخردی میخردم

خواجه خود دید و پسندید و خرید
بود آگاه ز هر نیک و بدم

بنده ام بنده که از فرمان سر
نکشم خواجه بهر سو کشدم

بسلیمان برسانید که من
چون نگین در بکف دیو و ددم

من چو برگ گلم از باد صبا
که بهر سو بوزد میبردم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.