هوش مصنوعی: این متن به توصیف یک روز ابری و بارانی می‌پردازد که در آن افراد هشیار کارهای خود را انجام نمی‌دهند. به جای آن، نوشیدن شراب و گردهمایی با یاران توصیه می‌شود. همچنین، به انتقاد از برخی افراد مانند طلبکاران و سگساران پرداخته شده و در نهایت، از پیر خرد و افراد راستگو و درستکار یاد می‌شود.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاراتی به نوشیدن شراب و نقدهای اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۰۴

روز ابر و ترشح باران
نه سزد کرد کار هشیاران

می بنه گل بریز و بازبخوان
یار دوشینه با همه یاران

تا نشینند گرد یکدیگر
بر سر خوان باده، میخواران

خادمک را بگو فرو بندد
در بروی همه طلبکاران

نگشاید گر آید آن شیخک
که بود قائد نکوکاران

که سر خر بزرگ گردد اگر
ره کنند آن بزرگ دستاران

خانه ای کین گرو گرد آیند
گردد آن خانه شهر سگساران

نام ایشان نهاده پیر خرد
زشت گردار و خوب گفتاران

شیخ را گو که باده نوشانند
راست گفت و درست کرداران

راه ایشان بپو که زود رسید
هر که رفت از پی سبکباران
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.