هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از معشوق خود می‌خواهد که با وجود آزار و اذیت، همچنان به او توجه کند. شاعر از مفاهیمی مانند عشق یکطرفه، درد جدایی، و تسلیم در برابر معشوق استفاده می‌کند. همچنین، در برخی ابیات به مفاهیمی مانند بندگی، ستم، و فروش بندگان نیز اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و گاه اشاره به موضوعاتی مانند بندگی و ستم است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا نامفهوم باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به درک ادبی و عاطفی بیشتری دارند.

شمارهٔ ۳۱۱

در کفت دارم، دلی خارش بکن رارش بکن
تا توانی روز و شب پیوسته آزارش بکن

نزد من چون جان شیرین گر چه می باشد عزیز
در نظر ای خسرو شکر لبان خارش بکن

گر لبی آب از لبت خواهد که آب زندگیست
از تعلل های بیحد، تشنه و زارش بکن

چون ستمگش بندگان نزد ستمگر خواجه گان
خسته و بشکسته و بی قدر و مقدارش بکن

بنده ای بخشیدمت گر ناپسند افتد ترا
یا بکش یا بند کن یا بر سر دارش بکن

ور نمی باشد سزای بندگی، بهر فروش
در کف برده فروشان سوی بازارش بکن

نی که چو نین بنده را هرگز نمی شاید فروخت
سوی بازارش مکن آزار بسیارش بکن

نی مکن آزار بسیارش ولی در صلح و قهر
گاه بیمارش پسند و گاه تیمارش بکن

چون بشد بیمار و رنجوریش افزون شد بدرد
نرگس بیمار مستت را پرستارش بکن

وعده وصلش بده اما بکن با او خلاف
هر چه میدانی دروغ و عشوه در کارش بکن

در شکنج طره هندو بزنجیرش ببند
در هوای نرگس جادو گرفتارش بکن

بنده چونین نمی افتد بدست ایخواجه ات
خواجگی را هر چه میدانی سزاوارش بکن

نرگسی بیمار دارد از شراب لعل خویش
شربتی نوش و گوارا بهر بیمارش بکن

در برت راهش مده، پیوسته بنشان بر درت
منزل اندر سایه های پشت دیوارش بکن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.