هوش مصنوعی:
این متن به رابطهی عمیق انسان با خدا و طبیعت میپردازد. شاعر از همسایگی انسان با خدا، وابستگی جان و تن به عناصر طبیعی مانند آب و خورشید، و حضور خدا در درون انسان سخن میگوید. همچنین، از عشق و سوزش ناشی از آن و پناهبردن به سایهی معشوق صحبت میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عرفانی و انتزاعی موجود در متن ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد شکل میگیرد.
شمارهٔ ۳۵
همسایه ی آفتاب ماه است
همسایه ی آدمی اله است
در جان و تن تو آب حیوان
چون مردم دیده در سیاه است
در ملک وجود غیر حق نیست
در دعوی ما خدا گواه است
دیدم به درون دیده او را
از دیده ی دیده در نگاه است
جسم تو ز خاک و جان ز خورشید
خورشید میان خاک راه است
زان سوخت ز آفتاب رویش
در سایه ی زلف او پناه است
کوهی همه شب چو شمع بر ما
در گریه ی زار و سوز و آه است
همسایه ی آدمی اله است
در جان و تن تو آب حیوان
چون مردم دیده در سیاه است
در ملک وجود غیر حق نیست
در دعوی ما خدا گواه است
دیدم به درون دیده او را
از دیده ی دیده در نگاه است
جسم تو ز خاک و جان ز خورشید
خورشید میان خاک راه است
زان سوخت ز آفتاب رویش
در سایه ی زلف او پناه است
کوهی همه شب چو شمع بر ما
در گریه ی زار و سوز و آه است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.