هوش مصنوعی: این متن عرفانی و فلسفی به موضوع وحدانیت خداوند و حضور او در تمام ذرات جهان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که ذات خداوند را هیچ‌کس جز خودش نمی‌شناسد و تمام موجودات جهان تجلی‌ای از او هستند. همچنین، تأکید می‌شود که بدون حضور خدا، هیچ‌چیز معنا ندارد و عارفان وحدت را در همه چیز می‌بینند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات تخصصی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۶

نیست گر بر سر زلفین توام سود انیست
تا ز بد مستی چشمت به جهان غوغا نیست

روح بحری است که عالم همه غرقند در او
بس عجب دارم اگر جسم کف دریا نیست

قل هو الله احد گفت صمد می دانی
ذات او را بجز او هیچ کسی دانا نیست

و هو معکم چو بیان کرد خداوند ایدل
این بیان چیست اگر زانکه خدا با ما نیست

ظاهر و باطن ذرات جهان اوست همه
نیست اشیاء اگر او عین همه اشیا نیست

بوی توحید ز بستان خدا نشنیده است
خار و گل در نظر عارف اگر یکتا نیست

هست کوهی ز همه روی چو عنقا پنهان
نحن اقرب چو خدا گفت از او تنهانیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.