هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و فراق سخن میگوید. شاعر از دلباختگی به معشوقی زیبا و دور از دسترس مینالد و درد فراق را توصیف میکند. در عین حال، اشارات عرفانی به وحدت وجود و فنا در معشوق حقیقی نیز در ابیات دیده میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و احساسات پیچیده عاشقانه در شعر وجود دارد که درک آنها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی نیاز به پیشزمینه فکری دارد.
شمارهٔ ۴۲
آن نازنین پسر که دل از ما ربود و رفت
خود را چو مه ز دور بهر جانمود و رفت
یک خنده کرد از لب لعل عقیق رنگ
خون دلم ز دیده گریان گشود و رفت
در فکر آن دهان که دل ما چو موی شد
ادراک و هوی و علم و خرد هر چه بود رفت
بیت الله است دل که در او غیر دوست نیست
جانم بیاد قامت او در سجود رفت
چندان بیاد شمع رخش سوختم که باز
تا آسمان ز سوز دلم آه و دود رفت
جانم چو دید بر رخ او خال عنبرین
در آتش فراق دلم همچو عود رفت
کوهی ز غیب رست و ز پندار وهم نیز
شکر خدا که جان و دلش در شهود رفت
خود را چو مه ز دور بهر جانمود و رفت
یک خنده کرد از لب لعل عقیق رنگ
خون دلم ز دیده گریان گشود و رفت
در فکر آن دهان که دل ما چو موی شد
ادراک و هوی و علم و خرد هر چه بود رفت
بیت الله است دل که در او غیر دوست نیست
جانم بیاد قامت او در سجود رفت
چندان بیاد شمع رخش سوختم که باز
تا آسمان ز سوز دلم آه و دود رفت
جانم چو دید بر رخ او خال عنبرین
در آتش فراق دلم همچو عود رفت
کوهی ز غیب رست و ز پندار وهم نیز
شکر خدا که جان و دلش در شهود رفت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.