هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، به زیباییهای معشوق و تأثیر عمیق او بر دل و جان شاعر میپردازد. شاعر از عشق و دلدادگی، نور وجود معشوق، و رهایی از دنیای مادی سخن میگوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۰
جان را ز عکس خال تو بر دل چو داغهاست
در دیده هم ز روی تو بینم چراغهاست
چشمت به غمزه کُشت مرا بارها ولی
دل زنده شد که خنده لعل تو جانفزاست
از عرش تا به فرش فروغ رخت گرفت
روشن شد اینکه پرتو خورشید از کجاست
در اصبعین او است دل منقلب بدان
شکر خدا که منزل دلدار جان ماست
بگذشتهایم از بد و از نیک فارغیم
چون هر چه غیر هستی او هست او فناست
در شام زلف او همه سرگشته ماندهایم
ما را به وصل شمع رخت یار رهنماست
کوهی دو بوسه جستی و دلدار دم نزد
میبوس پای یار که خاموشی از رضاست
در دیده هم ز روی تو بینم چراغهاست
چشمت به غمزه کُشت مرا بارها ولی
دل زنده شد که خنده لعل تو جانفزاست
از عرش تا به فرش فروغ رخت گرفت
روشن شد اینکه پرتو خورشید از کجاست
در اصبعین او است دل منقلب بدان
شکر خدا که منزل دلدار جان ماست
بگذشتهایم از بد و از نیک فارغیم
چون هر چه غیر هستی او هست او فناست
در شام زلف او همه سرگشته ماندهایم
ما را به وصل شمع رخت یار رهنماست
کوهی دو بوسه جستی و دلدار دم نزد
میبوس پای یار که خاموشی از رضاست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.