هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که از عنقا به عنوان نمادی از روح و عشق الهی استفاده می‌کند. در این شعر، عنقا با بال‌ و پرهای نورانی خود به سوی منقار (نماد عشق و حقیقت) پرواز می‌کند و هر پر او هزاران نور دارد. شمس و قمر (خورشید و ماه) به عنوان بال‌های او توصیف شده‌اند و شب قدر نیز به دو بال او تشبیه شده است. شعر به وحدت وجود و این که همه چیز بازتابی از ذات الهی است اشاره دارد و در نهایت، هر ذره‌ای را خورشیدی از روی او می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۲۸

عنقای دلم بنوک منقار
بال و پر خویش کرده طیار

از قاف وجود کرد پرواز
آمد ز هوا بسوی منقار

شمس و قمر است هر دو بالش
در هر پر او هزار انوار

باشد ز دو بال او شب قدر
ماننده ی زلف و روی دلدار

هر ذره ز روی اوست خورشید
خورشید ز ذره شد پدیدار

چون دید که غیر او کسی نیست
ایمان آورد و کرد اقرار

کوهی چو عروس طبع خود را
انکار نموده ای ز ابکار
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.