هوش مصنوعی: این متن عرفانی و عاشقانه به ستایش خداوند و معشوق الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حضور خدا را در همه چیز توصیف کرده و عشق و اشتیاق خود را به وصل معشوق بیان می‌کند. همچنین، از رنج‌های عشق و انتظار سخن می‌گوید و به مضامینی مانند عبادت، نیاز به خداوند و وحدت وجود اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و شناخت ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۲۹

خدا چون ظاهر و پیدا است امروز
چرا پس وعده فرداست امروز

مراد از روز روی اوست ما را
سیه زلف کجش شبها است امروز

خدا بالذات بر اشیا محیط است
دو عالم غرق این دریا است امروز

تمامی صفات و ذات انشاه
نظر میکن که عین ما است امروز

نفخت و فیه من روحی بیان کرد
لب لعلش چو روح افزا است امروز

زمین و آسمان گفتند هر روز
که در پستی و در بالا است امروز

ز چشم و روی او در مسجد و دیر
هزاران شورش و غوغا است امروز

ما به درگاهت نیاز آورده ایم ای بی نیاز
چاره ما را بساز ای کردگار چاره ساز

سالها چون شمع میسوزیم از سر تا بپای
چند بگذاری مرا یک شب بوصل خود گداز

قبله جانها است ابرویت ز هر روئیکه هست
پیش محراب دو ابروی خودی اندر نماز

در هوای ماه رخسار تو شبها تا بروز
همچو شمع استاده ام از گریه و سوز و گداز

گه بقهرم می کشی گه زنده میسازی مرا
همچو آهو ما اسیرانیم در چنگال باز

در جمال مهوشان دیدم تو را چون آفتاب
مینماید روی یار و از حقیقت در مجاز

تا نمودی قامت خود را خرامان درچمن
ما شدیم از سایه قد تو سرو سرفراز

راز دل می گویم ایجان با تو هر شب تا بروز
عالم سری که جز تو نیست کس دانا یراز

تا بدیدار تو کوهی دین و دنیا را بساخت
عارفان گفتند آنجا ای حریف پاکباز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.