هوش مصنوعی: متن بالا به بررسی مفاهیم جوهر و عرض در فلسفه و عرفان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که جان و جسم انسان به ترتیب جوهر و عرض هستند و عشق را جوهر همه چیز می‌داند. او با استفاده از استعاره‌هایی مانند دریا و کف، به رابطه بین جوهر و عرض اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که جوهر همیشه پایدار است در حالی که عرض ناپایدار و زودگذر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مباحث انتزاعی نیاز دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.

شمارهٔ ۱۵۰

جوهر آمد جان و جسم ما عرض
عشق جوهر جمله اشیاء عرض

بحر جان را بی سرو پا یافتم
بحر جوهر دان کف دریا عرض

نقد الا جوهر آمد جان پاک
کی توان گفتن که جوهر یا عرض

کی عرض قائم بود در یک زمان
گر نباشد ذات جوهر ها عرض

کوهیا دانی که جوهر ظاهر است
هر زمان پنهان و پیدا با عرض
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.