۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۰

جوهر آمد جان و جسم ما عرض
عشق جوهر جمله اشیاء عرض

بحر جان را بی سرو پا یافتم
بحر جوهر دان کف دریا عرض

نقد الا جوهر آمد جان پاک
کی توان گفتن که جوهر یا عرض

کی عرض قائم بود در یک زمان
گر نباشد ذات جوهر ها عرض

کوهیا دانی که جوهر ظاهر است
هر زمان پنهان و پیدا با عرض
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.