۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۴

بگذر از فکر و ذکر و اندیشه
همه شیران مست در بیشه

عشق او آتشی است خرمن سوز
هر دو عالم بر او است یکخوشه

چشم عالم ز لمحه ی بصرت
چشم او تا که زد بهم گوشه

گر تفکر کنی تو در آیات
نیست در ذات پاک اندیشه

ماه شد پرده دار خورشیدش
روی او را به زلف می پوشه

بحر وحدت محیط حق باشد
هست کونین اندر او خوشه

عمر ما بس دراز خواهد بود
جان چو دارد ز زلف او ریشه

جان کوهی بیاد آن لب و لعل
همه برکان دل زند تیشه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.