هوش مصنوعی: این متن عرفانی از زبان شاعر بیان می‌کند که روح انسان از ازل مست عشق الهی بوده و با نوشیدن جام عشق از ساقی ازل، از قید تن خاکی رها شده است. شاعر به وحدت وجود اشاره دارد و می‌گوید که در همه‌ی عالم جز او چیزی نیست و همه‌چیز فانی است مگر او.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۱۶

دلا چون محرم روز الستی
ز ساقی ازل جاوید مستی

تو آن مستی که از می های دیرین
درون دیر جان ساقی پرستی

سقیهم ربهم چون ساغرت داد
ز مستی شیشه تن را شکستی

بسیط عالم جان را بدیدی
ز ترکیب تن خاکی برستی

بجز او کل شیئی هالک آمد
همیشه بوده باشد جان هستی

ز اعلی تا به اسفل دید کوهی
که جز او نیست در بالا و پستی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.