۹۷ بار خوانده شده
دلا چون محرم روز الستی
ز ساقی ازل جاوید مستی
تو آن مستی که از می های دیرین
درون دیر جان ساقی پرستی
سقیهم ربهم چون ساغرت داد
ز مستی شیشه تن را شکستی
بسیط عالم جان را بدیدی
ز ترکیب تن خاکی برستی
بجز او کل شیئی هالک آمد
همیشه بوده باشد جان هستی
ز اعلی تا به اسفل دید کوهی
که جز او نیست در بالا و پستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ز ساقی ازل جاوید مستی
تو آن مستی که از می های دیرین
درون دیر جان ساقی پرستی
سقیهم ربهم چون ساغرت داد
ز مستی شیشه تن را شکستی
بسیط عالم جان را بدیدی
ز ترکیب تن خاکی برستی
بجز او کل شیئی هالک آمد
همیشه بوده باشد جان هستی
ز اعلی تا به اسفل دید کوهی
که جز او نیست در بالا و پستی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.