هوش مصنوعی: این شعر به توصیف قدرت و پیچیدگی عشق می‌پردازد. شاعر ابتدا تصور می‌کند عشق می‌تواند مشکلات را آسان کند، اما به زودی متوجه می‌شود که عشق خود به مشکلی بزرگ تبدیل شده است. او از خطرات و سختی‌های راه عشق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی افراد عاقل و دانا نیز در این راه دچار حیرانی و سرگردانی می‌شوند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که برای رسیدن به معشوق حقیقی، باید از تعلقات دنیوی دوری کرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۱

نمی‌دانم چه شور است این ز عشق دوست در دل‌ها
که شیرین‌کام از او هستند مجنون‌ها و عاقل‌ها

به خود گفتم زعشق آسان شود هر مشکلی دارم
ولی دیدم که هر آسانم از او گشت مشکل‌ها

کس اندر کشتی عشق ار نشیند هست طوفانی
نباید چشم امید افکند دیگر به ساحل‌ها

گمان کردم که راه عشق راهی بی‌خطر باشد
بدیدم پشته‌ها از کشته‌ها در راه و منزل‌ها

پی تاراج دین و دل به هر وادی به هر منزل
همی غارتگران دیدم ز خارج‌ها و داخل‌ها

گروهی واله و حیران گروهی گشته سرگردان
چه عارف‌ها چه عامل‌ها چه عالم‌ها چه جاهل‌ها

در آن وادی که بود از سیل اشکم ره پر آب و گل
همی دیدم خر و بار است کافتاده است در گل‌ها

در آخر دیدم آن دلبر که می‌جستیمش از هر در
چو جان دائم بر ما هست و ما هستیم غافل‌ها

اگر خواهی ببینی چون بلند اقبال جانان را
بباید دور کرد از خود علایق‌ها و حائل‌ها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر بعدی:شمارهٔ ۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.