هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی به معشوق سخن میگوید و از رنجها و دشواریهای عشق شکایت میکند. او زلف معشوق را نماد جذابیت و رازآلودگی میداند و از اسرار نهفته در آن یاد میکند. همچنین، شاعر به زیباییهای چهره معشوق اشاره کرده و از تأثیر عمیق عشق بر دل خود میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به درک نسبتاً بالایی از ادبیات فارسی دارد.
شمارهٔ ۲۴
با سر زلف تودارم کارها
با دلم از بس کندازارها
من سر زلف تو گیرم تا شود
بر دلم آسان همه دشوارها
بوئی از زلف تو باد آورد و ریخت
خاک حسرت بر سر عطارها
چشم و بینی تو و ابروی تو
فاش بر من کرده اند اسرارها
آنچه من بینم به زیر زلف تو
چشم کس کی دیده در گلزارها
سر بزن از زلف رهزن دلبرا
وز دلم بردار درد وبارها
نیست جز حرف بلند اقبال تو
صحبتی در کوچه وبازارها
با دلم از بس کندازارها
من سر زلف تو گیرم تا شود
بر دلم آسان همه دشوارها
بوئی از زلف تو باد آورد و ریخت
خاک حسرت بر سر عطارها
چشم و بینی تو و ابروی تو
فاش بر من کرده اند اسرارها
آنچه من بینم به زیر زلف تو
چشم کس کی دیده در گلزارها
سر بزن از زلف رهزن دلبرا
وز دلم بردار درد وبارها
نیست جز حرف بلند اقبال تو
صحبتی در کوچه وبازارها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.