هوش مصنوعی: این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و درد دوری از معشوق را بیان می‌کند. شاعر از شب‌های بی‌خوابی، اشک‌های فراوان و ذکرهای پیوسته در فراق یار می‌نالد. همچنین، او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر آسمان و زمین سخن می‌گوید و خود را خوش‌اقبال در میان عاشقان می‌داند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۳۴

بی رخ وزلف تو روز ما سیه تر از شب است
یار ما وهمدم ما روز و شب درد وتب است

کرده شب ها خواب بر همسایگان ما حرام
بس که در هجرت دلم در ذکر یا رب یا رب است

کی منجم در زمین دارد خبر از آسمان
از رخ وزلف تو می گوید قمر در عقرب است

کاروان شکر از هندوستان نامد به فارس
اینکه ارزان وفراوان گشته شکر ز آن لب است

گشته اشک دیده ما زینت رخسار ما
آسمان را هم که بینی زینتش از کوکب است

زآن بلند اقبال گشتم در میان عاشقان
کز توام در آستانت پاسبانی منصب است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.