هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر عشق عمیق شاعر به معشوق است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی مانند تاج مشک، زلف سیاه، و خال کعبه توصیف شده است. شاعر از درد فراق و اشتیاق به وصال می‌گوید و در برخی ابیات به مضامین عرفانی مانند مقایسه عشق با حجرالاسود و حلاج اشاره دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و اشارات عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اصطلاحات و مفاهیم نیاز به دانش ادبی پایه دارند.

شمارهٔ ۱۰۳

تو شاه حسنی وداری ز مشک بر سر تاج
بگیر ازهمه دلبران عالم باج

دلم پی طلب بوسی از لبت خون شد
خدا کندکه نگردد کسی به کس محتاج

سوادطره تو برده ز آبنوس گرو
بیاض گردن تو طعنه می زند بر عاج

خبر ز حال دل من بهزلف تو گردد
اسیر چنگل شهباز اگر شوددراج

به بوسه حجر الاسود آرزو نکند
به خال کعبه رویت نظر کندگر حاج

چه پرسی از دل من کز غم تو چون گردید
که تا خبر شوی از خشم سنگ زن به زجاج

زعشق روی تو از شیخ شهر می بینم
بتر از آنچه ببیند حلیچ از حلاج

اگر تو تیغ کشی افکنم سپر از سر
وگر تونیز زنی سینه راکنم آماج

ز فر بندگی تو بلنداقبالم
مکن ز سلک غلامان خود مرا از اخراج
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.