هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از غم و درد عشق سخن میگوید. شاعر از دل خوندیده و غمزده خود مینالد و اشاره میکند که هرچه خونش کمتر میشود، غمش بیشتر میگردد. همچنین، او از عشق و مستی و تأثیر آن بر دل و چشم بیمارش صحبت میکند و در پایان، به عزیز و سرفراز بودن معشوق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند 'مستی' و 'خونخوار' نیاز به بلوغ ذهنی برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۱۱۷
ز غم هر دم دل خون دیده ام خونبارتر گردد
چوخونم کم شود از دل غمم بسیار تر گردد
دلم چون چشم بیمار تو بیمار است و هر ساعت
که بیندچشم بیمار تو رابیمارتر گردد
مگر خورشید رخشانی که چشمم چون جمالت را
ببیندتار گردد چون نبیند تارتر گردد
می آرد مستی اندر بردن دلچشم مست تو
ز می چندانکه گردد مست تر هشیار تر گردد
دلا در عشق اگر پرمایه ای افتادگی بگزین
درخت افکنده سرتر گردد ار پربارتر گردد
ز من دلجوئی افزون تر کند چشم تو در مستی
بلی چون ترک مست ازمی شود خونخوارتر گردد
به دیدار جمال خودعزیز وسرفرازش کن
بلند اقبال رامپسند کز این خوارتر گردد
چوخونم کم شود از دل غمم بسیار تر گردد
دلم چون چشم بیمار تو بیمار است و هر ساعت
که بیندچشم بیمار تو رابیمارتر گردد
مگر خورشید رخشانی که چشمم چون جمالت را
ببیندتار گردد چون نبیند تارتر گردد
می آرد مستی اندر بردن دلچشم مست تو
ز می چندانکه گردد مست تر هشیار تر گردد
دلا در عشق اگر پرمایه ای افتادگی بگزین
درخت افکنده سرتر گردد ار پربارتر گردد
ز من دلجوئی افزون تر کند چشم تو در مستی
بلی چون ترک مست ازمی شود خونخوارتر گردد
به دیدار جمال خودعزیز وسرفرازش کن
بلند اقبال رامپسند کز این خوارتر گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.