هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از درد فراق و اشتیاق به معشوق میگوید. شاعر از رنج هجران، حسرت دیدار، و تأثیرات عشق بر روح و جسم خود سخن میگوید. همچنین، از زیباییهای معشوق و تأثیرات آن بر طبیعت و اطرافیان یاد میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نیاز به درک عمیقتری داشته باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند حسرت و هجران ممکن است برای سنین پایینتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۳۲
دانی ای مه که زهجرت چه به من می گذرد
گذرد آنچه ز دی مه به چمن می گذرد
آنچه بر زیبق و زر می گذرد از آتش
به دلم از غم توسیم بدن می گذرد
به یمن گر گذر آری ز عقیق لب تو
خون حسرت به دل کان یمن می گذرد
گذر آرد به سر زلف تو چون باد صبا
می ندانی که چه بر مشک ختن می گذرد
باغبان قد توگر بیند وبویت شنود
در پیت افتد واز سرو و سمن میگذرد
به کلیسای نصارا اگر آری گذری
از بت وبتکده بالله شمن می گذرد
چشد از شربت لعل تو اگر طفل رضیع
لب به پستان نگذارد ز لبن می گذرد
به زیارت گذری گر به سر اهل قبور
از پیت مرده همی پاره کفن می گذرد
شکر وشهد ویا شعر بلند اقبال است
وصف لعل توچواو را به دهن می گذرد
گذرد آنچه ز دی مه به چمن می گذرد
آنچه بر زیبق و زر می گذرد از آتش
به دلم از غم توسیم بدن می گذرد
به یمن گر گذر آری ز عقیق لب تو
خون حسرت به دل کان یمن می گذرد
گذر آرد به سر زلف تو چون باد صبا
می ندانی که چه بر مشک ختن می گذرد
باغبان قد توگر بیند وبویت شنود
در پیت افتد واز سرو و سمن میگذرد
به کلیسای نصارا اگر آری گذری
از بت وبتکده بالله شمن می گذرد
چشد از شربت لعل تو اگر طفل رضیع
لب به پستان نگذارد ز لبن می گذرد
به زیارت گذری گر به سر اهل قبور
از پیت مرده همی پاره کفن می گذرد
شکر وشهد ویا شعر بلند اقبال است
وصف لعل توچواو را به دهن می گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.