۱۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۲

به وطن یار سفرکرده ما خوب آمد
یوسفی بودکه اندر بر یعقوب آمد

عاشقان درطرب آئید که معشوق رسید
طالبان در طلب آئید که مطلوب آمد

بس که دل بر سر دل ریخت همی در قدمش
در سرگشته ما سخت لگدکوب آمد

هجر تونوح صفت کرد به پا طوفانی
دل ما بود که درصبر چو ایوب آمد

سرو را با قد تو می نتوان نسبت داد
سیم ساقی چو تو و ساق وی از چوب آمد

می توان خواند ز شاهان بلند اقبالش
هر که درخیل گدایان تومحسوب آمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.