هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او با بیانی شورانگیز اعلام می‌کند که عشق به معشوق، همه‌چیز را برایش بی‌اهمیت کرده است، از کفر و ایمان گرفته تا سلطنت و گدایی. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند یاقوت لب، سرو قد و گل عذار، زیبایی‌های معشوق را توصیف می‌کند و تأکید می‌کند که در حضور معشوق، هیچ‌چیز دیگر ارزشی ندارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند کفر و ایمان نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک دارند.

شمارهٔ ۲۲۲

عاشق روی توام با کفر و ایمانم چه کار
می پرستم من تو را با این و با آنم چه کار

گشته ام از دولت عشقت ز عالم بی نیاز
با گدایی سر کویت به سلطانم چه کار

روی تو تاریک شب را روز روشن می‌کند
پیش رخسارت به شمع و ماه تابانم چه کار

با زمردگون خطت فیروزه را باشد چه قدر
پیش یاقوت لبت با لعل و مرجانم چه کار

سرو قدی لاله خدی گل عذاری غنچه لب
چون تو را دارم دگر با باغ و بستانم چه کار

از توام رنج است در جان از طبیبانم چه سود
از توام درد است اندر دل به درمانم چه کار

یوسف آسا گشت می باید عزیز مصر جان
چون بلنداقبال اندر چاه و زندانم چه کار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.