۱۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۲۶

التفاتی به ما ندارد یار
که زما یاد می نیارد یار

یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار

اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار

مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار

نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار

دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار

نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.