هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از بیتوجهی معشوق (یار) به خود شکایت میکند و از درد فراق و نادیده گرفته شدن مینالد. با این حال، در بخشی از شعر به این نکته اشاره میکند که همین یار، منبع فیض و روحبخشی اوست و امیدوار است که یارش او را از لطف خود محروم نکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانهای است که درک آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم عمیق ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۲۶
التفاتی به ما ندارد یار
که زما یاد می نیارد یار
یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار
اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار
مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار
نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار
دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار
نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
که زما یاد می نیارد یار
یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار
اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار
مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار
نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار
دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار
نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.