هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با زبانی غنایی و پر از تصاویر شاعرانه، به ستایش معشوق و بیان دردهای عشق می‌پردازد. شاعر با اشاره به مفاهیمی مانند اسم اعظم، حور و کوثر، و آفتاب، از عظمت معشوق و ناتوانی خود در وصف او سخن می‌گوید. همچنین، از تأثیرات عشق بر دل و جان خود می‌نالد و به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات آن بر جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۳۳

ای گیسوی توواللیل ای رویت آیه نور
از وصف روی و مویت ما را بدار معذور

ما را چه حد که گوئیم وصفی ز روی مویت
کی از سیه شناسد رنگ سفید راکور

گویندحور و کوثر اندربهشت باشد
دارم تو ندارم حاجت به کوثر وحور

ما گرتورا نبینیم نقصان ز دیده ما است
مائیم همچوخفاش تو آفتاب پرنور

گویند اسم اعظم مستور باشد از خلق
ای اسم اعظم از ما خود رامدار مستور

هم دل برفت وهم برد چشم تو ازکفم دل
درحیرتم که دل بودمختار یا که مجبور

غم نیست دارد ار می رنج خماری از پی
هر جا که باشد انگورناچار هست زنبور

من هم دل خرابی دارم ز دست عشقت
ای آنکه هر خرابی بوداز توگشت معمور

اقبالم از بلندی گر شد چوزلف دلبر
نام سیاه راهم گاهی نهندکافور
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.