هوش مصنوعی: شاعر در این متن از دوری یار و عشق خود رنج می‌برد و از درد فراق و بی‌خبری شکایت می‌کند. او چند روزی را در حالتی از بیماری، گریه و بی‌تابی توصیف می‌کند و امیدوار است که یارش به عیادتش بیاید. همچنین، اشاره‌ای به خوش‌بختی گذشته و اشتیاق دیدار دوباره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با شعر کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۲۳۹

داد آن هفته ز بس یار شرابم دو سه روز
کرد چون نرگس بیمار خرابم دوسه روز

باز آن ماه گراید به وثاقم دو سه شب
سر بباید که زهر کار بتابم دو سه روز

دور از آن ماه دوهفته که زدآتش به دلم
غرقه ازگریه بسیار درآبم دوسه روز

تا مگر او به عیادت گذر آرد به سرم
به که چون مردم بیمار بخوابم دو سه روز

هفته ای رفته کز آن ماه ندارم خبری
روم اندر پی دلدار شتابم دوسه روز

می توان گفت جوان بخت وبلنداقبالم
بر در یار اگر بار بیابم دو سه روز
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.